صفر تا صد دنیای پروژکتور (آپارات)

پروژکتور، آپارات یا فراتاب، همه اینها به ابزاری نوری – مکانیکی گفته میشود که برای انعکاس تصاویر در ابعاد بزرگتر کاربرد دارد. دو جزء اساسی در ساختار دستگاه پروژکتور (آپارات)، لامپ و عدسی است؛ اما در گذشته و قبل از روی کار آمدن لامپ، از زغال برای راهاندازی این دستگاه استفاده میشد. بر اساس چیزی که در فرهنگ لغت آکسفورد آمده، پروجکشن (Projection) از کلمه لاتین «Proicere» به معنای پرتاب کردن گرفته شده و مفهوم انتقال تصویر روی یک سطح را میرساند.
امروزه ما به راحتی فیلم دلخواهمان را روی پرده سینما یا از صفحه نمایشگر تماشا میکنیم بیآنکه فکر کنیم این تصاویر چگونه به ما منتقل میشوند؛ اما اگر کمی به عقب برگردیم متوجه نقش پررنگ آپارات در این زمینه میشویم. حالا سوال اینجاست که این فناوری چگونه شروع شد و از کجا جرقه خورد.
تاریخچه پروژکتور (آپارات)
از هزاران سال قبل، سایه هایی که در اثر نور خورشید یا آتش بوجود میآمد، ذهن انسان را درگیر میکرد. همین شگفتی نور و سایه است که هنوز هم که هنوز است سایهبازی را برای کودکان جذاب میکند. کمی قبل از میلاد مسیح، سلسله «هان» از آینه و سایه برای انعکاس تصاویر روی دیوارها استفاده میکرد و به مرور به جنبههای زیباییشناختی آن افزوده شد تا اینکه به نمایشهای عروسکی جنوب شرق آسیا رسید. هنوز هم با گذشت این همه سال، این شیوه نمایشی، به عنوان یکی از سنتهای اصیل در آن منطقه برگزار میشود.
ابن هیثم، فیزیکدان قرن 4 و 5 هـ.ق، با مطالعات خود در زمینۀ نورشناسی نقش پررنگی در دنیای تصویر رقم زد و با تحقیقات خود، آغازگر این مسیر شد. اما اگر بخواهیم مستقیم به ساخت دستگاهی برای بازتاب تصویر اشاره کنیم باید به سال 1515 برویم و همه چیز را از «لئوناردو داوینچی شروع کنیم». طرحهایی مربوط به این هنرمند موجود است که نشان میدهد ایدهای برای ساخت یک جعبه پروژکتوری داشته. در این طرح، تصاویری روی ورقههای شیشهای حک میشد و به کمک نور، این طرحها روی سطح دیوار منعکس میشد. این اولین ایده برای ساخت چنین ابزاری است اما نمیتوانیم مطمئن باشیم که داوینچی طرحش را عملی کرده یا نه.
قرن 17 و 18 میلادی
در قرن 17 بعد از میلاد، سنت چینیها از طریق یک مبلغ مذهبی فرانسوی به فرانسه رسید و در سال 1659، یک دانشمند هلندی، دستگاهی را به نام «فانوس جادویی» دقیقا بر اساس اصول و ایده داوینچی تولید میکند. تحولات دیگری که به این قرن مربوط میشود از این قرار است:
- اختراع آینه مقعر
- اضافه شدن چرخ دنده و میللنگ به پروزکتورهای اولیه برای چرخاندن دو صفحه با الگوهای رنگی مختلف در جهت مخالف
- ایجاد تصاویر رنگی متحرک
یک قرن بعد در سال 1780 بعد از میلاد، در ژنو، لامپ آرماند ساخته شد که روشنایی آن 6 برابر لامپهای نفتی معمولی بود و با استفاده از این لامپها، عملکرد آپاراتها به شکل چشمگیری زیر و رو شد.
قرن 19 میلادی
«ادوارد مایبریج»، اجداد پروژکتورهای امروزی را در 1879 میلادی اختراع کرد. این دستگاه که «زئوپراکسیسکوپ» نام داشت با نمایش متوالی و سریع عکس هایی از حرکت یک اسب و با کمک خطای دید انسان، حس زنده بودن و حرکت را به بیننده القا میکرد. بعدها در سال 1888، «لویی لو پرنس» با ساخت نسخۀ جدیدی از این دستگاه که شامل 16 لنز میشد و با ترکیبی از دوربین فیلمبرداری و آپارات موفق شد اولین ویدیوی تاریخ سینما را با نام «چشم انداز باغ روندهی |Roundhay Garden Scene» روی فیلمهای کاغذی 65 میلی متری ضبط کند.
سال 1891، یعنی سه سال بعد از اختراع فیلمهای سلولیتی کمپانی کداک، تیم «توماس ادیسون» به رهبری «ویلیام دیکسون» فیلمهای 35 میلیمتری را تولید کردند و همچنین دیکسون، با پیاده کردن مکانیسم ساعت روی دوربینی به نام «کینتوگراف | kinetograph» و ابزار نمایشگر آن (کینتوسکوپ | Kinetoscope) توانست چندین فریم را به صورت صاف و پشت سر هم نشان دهد و به عبارتی اولین فیلم متحرک را بسازد. با این حال نمیتوانیم کینتوسکوپ را در خانواده آپاراتها قرار دهیم؛ چرا که این عملکرد این وسیله به نوعی به شهر فرنگ خودمان شبیه بود و امکان بزرگنمایی و پردازش عمومی تصاویر در آن وجود نداشت.
برادران لومیر چه کسانی بودند؟
از جمله کسانی که به تماشای کینتوسکوپ رفتند «برادران لومیر» بودند که آن زمان شغل پدری خود، عکاسی، را دنبال میکردند. آنجا بود که آنها تصمیم گرفتند نسخه پیشرفتهتری از کینتوسکوپ را بسازند. در نتیجه چهار سال بعد از اختراع آن، «سینماتوگراف | Cinematograph» را وارد بازار کردند و اولین فیلم تاریخ سینمای جهان را با عنوان «کارگردان در حال خروج از کارخانه» به صورت صامت روی فیلمهای 35 میلی متری ذخیره کردند و در «لسیوته» پاریس به نمایش عموم گذاشتند.
البته این داستان به شکل دیگری نیز روایت میشود. برخی معتقدند مخترع اصلی سینماتوگراف یا همان دوربین ثبت تصاویر متحرک، «لئون بولی» بود که موفق شد در 12 فوریه 1892 آن را ثبت کند، اما به دلیل مشکلات مالی و ناتوانی وی در پرداخت هزینه های ثبت و گسترش اختراعش ناچار شد حقوق اختراع خود را در سال 1895 میلادی به برادران لومیر بفروشد.
این ماجرا را از هرر زاویهای نگاه کنیم نتیجه آن ثابت است. سینماتوگراف، به عنوان اولین پروژکتور فیلم استاندارد شناخته شد و به سرعت در همه جای دنیا فراگیر شد. این وسیله در مقایسه با کینتوسکوپ سبکتر بود، به جای برق با اهرم دستی کار میکرد و نه تنها ضبط فیلم با آن ممکن بود؛ بلکه آن را در ابعاد بزرگتر هم نشان میداد.
ویتاسکوپ (Vitascope)
در نهایت اما «چارلز فرانسیس جنکینز» و «توماس آرمات» در سال 1895 دستگاهی را با نام «ویتاسکوپ» اختراع کردند که عکسهای به هم چسبیده را با سرعت یک بیست و چهارم ثانیه نشان میداد. این اولین پروژکتور برقیای بود که میتوانست تصاویر را در ابعاد بزرگ روی پردۀ نمایش انعکاس دهد.
نحوۀ کار کردن با دستگاه آپارات
آپاراتچی، فردی بود که از این دستگاه استفاده میکرد. کار با نمونه های ابتدایی این دستگاه اصلا راحت نبود، چراکه تا قبل از اختراع لامپ و استفاده از آن در آپارات، دستگاههای زغالی در دنیا رواج داشتند. برای جلوگیری از سوختن فیلم یا نگاتیوها، آپاراتچیها باید در تمام مدت پخش فیلم، پشت دستگاه میایستادند تا مانع سوختن زغال ها و نگاتیوها شوند و مراقب بودند تا چرخ دنده ها بچرخند و فیلم ها برای مردم پخش شوند. آنها برای جلوگیری از سوختن فیلم، کیسهای داشتند که زمان آتش گرفتن آپارات، آن را روی دستگاه میانداختند تا خاموش شود.
البته با به کار رفتن لامپ به جای زغال، خطر اشتعال به طور کامل از بین نرفت. اگر فیلم در حین چرخش در چرخدندههای پروژکتور گیر میکرد، در اثر حرارت لامپ میسوخت و باز مشکلاتی را برای آپاراتچی ایجاد میکرد.
انواع پروژکتور
مبنای دستهبندی دستگاههای آپارات یا پروژکتور، عرض یا پهنای فیلم های به کار رفته در آن است، که آنها را با واحد «میلیمتر» اندازهگیری میکنند و به آن قطع یا اندازۀ فیلم نیز میگویند. در یک دستهبندی کلی، این دستگاهها برای پخش نگاتیوهای 8، 9.5، 16، 35، 65 یا 70 میلی متری به کار میروند. اندازه و قطع نگاتیو ها، ارتباط مستقیمی با وضوح تصویر نمایش داده شده، روی پرده دارد. به بیان روشنتر، هر چقدر قطع و اندازه این فیلم ها بزرگتر باشد، وضوح و شفافیت تصویر نمایش داده شده بر روی پرده بیشتر است.
واید اسکرینها (صفحه عریض)
در دهه 1950 با فراگیر شدن تلویزیون اکثر افراد ترجیح میدادند در خانه و از قاب تلویزیون، برنامههای دلخواهشان را تماشا کنند. ان بی سی (NBC) اولین شبکهای بود که فعالیت تلویزیونیاش را شروع کرد و افراد زیادی را جذب خود کرد. اینجا بود که سینما با رکود مواجه شد و کمتر کسی رغبت میکرد به سالنهای نمایش برود؛ در نتیجه نیاز به یکسری تحول بود تا دوباره پای مردم را به این سالنها باز کند. سینمای عریض یکی از همین ترفندها بود.
سینراما (Cinerama)
«سینراما» تصاویر را به طور همزمان از سه پروژکتور 35 میلیمتری، روی صفحه نمایشگر بزرگ با انحنای عمیق پخش میکرد.
صفحه سینراما به جای اینکه از یک صفحه عریض یکپارچه تشکیل شود از مجموعهای از نوارهای باریک عمودی (22mm) با زوایای مختلف ایجاد میشد. با توجه به عریض بودن این تصویر و مشکلات مربوط به پحش آن، «فرد والر | Fred Waller» بعد از اختراع این دستگاه، تا مدتها آن را در آزمایشگاه نگه داشت و سرانجام در سال 1952 در یک سالن نمایش مناسب در برادوی از آن رونمایی کرد.
اولین فیلمی مه با سینراما به نمایش گذاشته شد «این سینراما است | This is Cinerama» نام داشت که افراد سرشناس زیادی را در سالن جمع کرد. در زمان فیلمبرداری، سه دستگاه به کار میرفت. یعنی اگر صقحه نمایش را به سه قسمت تقسیم کنیم، دوربین سمت چپ از بخش راست کادر، دوربین سمت راست از بخش چپ کادر و دوربین میانی از بخش میانی فیلم میگرفت. در نتیجه در زمان ضبط فیلم یک فاصله کانونی شکل میگرفت.همچنین در هنگام نمایش نیز، انعکاس از طریق سه پروژکتور به صورت همزمان انجام میشد و در آنها ابزاری به کار میرفت که مرز تصاویر را از بین میبرد و آن را یکپارچه نشان میداد.
سینماسکوپ (Cinemascope) چیست؟
مشکل حمل و جابجایی و هزینهبر بودن سینراما قابل چشمپوشی نبود. راهکار این مسئله امکان ضبط تصویر با یک دوربین و نمایش آن با یک آپارات بود و در نهایت این اتفاق با «سینماسکوپ» عملی شد.با این وسیله فیلم در حالت عریض (35.2:1) نمایش داده میشد اما برای ضبط آن، لزومی به استفاده از نگاتیوهای مخصوص نبود. به عبارتی دیگر با این پروژکتور، نمایش هر فیلمی در ابعاد بزرگ ممکن بود؛ فقط کافی بود هنگام ضبط از لنزی استوانهای استفاده کند که تصویر را کشیده میکرد.
این لنز به تنهایی کافی نبود چرا که در زمان نمایش، تصویر غیر عادی به چشم میآمد. این اشکال با استفاده از یک لنز مکمل در آپارات به طرز قابل توجهی رفع شد. به کمک این لنز، تصویر از جهات مختلف تا حدی فشرده میشد و آن حالت غیرعادی و ناموزون از بین میرفت.
با این حال هنوز هم ایراداتی وجود داشت که نمیگذاشت به سینماسکوپ به چشم یک ابزار بی عیب و نقص نگاه کرد. در زمان پخش، تصویر تا حدی محو و تار بود و حاشیههای آن موجدار و لغزنده بود. به همین خاطر ایده فیلمهای 70 میلی متری مطرح شد.
70 میلیمتریها
مشکلات و دردسرهای سینماسکوپ باعث شد فیلمهای 70mm روی کار بیایند. اولین بار «مایک تاد» در فیلم «اوکلهما» از این روش استفاده کرد. ویژگی جذاب دیگر این شیوه این بود که سیستم صوتی آن پهنای 6 باندی داشت و هیجان و کیفیت را بررای مخاطب چند برابر میکرد.
در سال 1954، رابرت گوچالک (Gottschalk) سری جدیدی از 70 میلیمتریها یعنی «پاناویژن» را معرفی کرد. این سری در دو نسخه «سوپر» و «اولترا» ارائه شد. در پاناویژن، لنز استوانهای جای خودش را به لنز منشوری شکل داد. این لنزاز با اینکه ابعاد تصویر را عریض میکرد اما به نسبت سینماسکوپ با جزئیات کمتری ساخته میشد. علاوه بر این، اهرم دستیای در آن به کار میرفت که کمک میکرد تصیویر روی پرده، بزرگ یا کوچک شود.
در «اولترا پاناویزن» برای فیلمبرداری از دوربینهای «65MG» استفاده میشد و ابعاد تصویر آن از 2.2:1 (Super) به 2.76:1 میرسید. جدا از اینها قابلیت ویژه اولترا این بود که امکان نمایش در فرمتهای مختلف را فراهم میکرد. (33.1:1، 85.1:1، 35.1:1، 40.2:1). اولین فیلمی که با این سیستم نمایش داده شد «ماهیگیر بزرگ | Big Fisherman» بود.
35 میلیمتریها
همانطور که گفته شد فیلم های 35 میلی متری برای اولین بار توسط دیکسون و ادیسون تولید شدند و برادران لومیر نیز برای فیلم «کارگران در حال خروج از کارخانه لومیر» از این قالب استفاده کردند. اما در سال 1908 بود که ادیسون آن را به عنوان قالب استاندارد فیلمهای سینمایی ثبت کرد. در طرف دیگر ماجرا، «بل اند هاول» شروع به تولید پروژکتورها و دیگر تجهیزات 35mm کرد و مکانیسمی را با عنوان «Kinodrome» پیش گرفت که مانع پرش و سوسو زدن فیلم میشد و تصویر را روی پرده به صورت ثابت نمایش میداد. فعالیتهای ادیسون و بل اند هاول در کنار هم باعث شد این قالب، قالب معیار سینما باشد.
16 میلیمتریها
سال 1923 بود که کمپانی کداک برای اولین بار فیلمهای 16 میلیمتری را در بازار معرفی کرد و در همین سال بود که کمپانیای به اسم «Victor Animatographe» به تولید دوربینها و آپاراتهای 16mm دست زد. ویکتور اتیمیتوگراف مدلهای زیادی را تولید کرد؛ اما محصولات آن تا متقاضی چندانی نداشت و در حجم بسیار محدودی تولید میشد. با شروع جنگ و قراردادهای نظامی، کسب و کار این کمپانی به شدت رونق گرفت.
این شرکت ادعا داشت که برای اولین بار خودش تجهیزات 16mm را وارد بازار کرده اما حقیقت این است که خود کمپانی کداک، پیش از آن محصولی را به نام «Kodascope» عرضه کرده بود. یکی از معروفترین مدلهای کداسکوپ، «Kodascope B» است که با استفاده از سیستم «kodacolor» تصاویر رنگی را نمایش میداد.
کاربرد عمدۀ این دستگاههای 16 میلیمتری در زمینۀ ضبط گزارش و مستند بود و امروزه هم برای امور آموزشی بسیار کاربردی هستند. این پروژکتورها در دو نوع عادی و سوپر موجود بودند. به مرور زمان در دهۀ 90 میلادی نوار ویدیو، جایگزین فیلمهای 16 میلی متری شد؛ با این حال نوع سوپر آنها به علت کیفیت خوب و تصویر رنگیشان همچنان استفاده میشدند. بل اند هاول (Bell & Howell) از دیگر تولیدکنندگان پیشگام در این زمینه است.
9.5 میلیمتریها
این سری از پروژکتورها، آماتور محسوب میشدند و طرفداران زیادی داشتند. نگاتیوهای 9.5 میلیمتری برای اولین بار در سال 1922 در کمپانی پتی (Pathé) تولید شدند. این شرکت که قبل از این فیلمهای 28mm تولید میکرد از تقسیم آنها به 3 قسمت به فیلم 9.5mm رسید. محصولات 9.5 میلی متری در دهههای بعد از تولید به قدری جا افتاد که تنها در انگلیس و فرانسه بالغ برر 300000 دستگاه از آن به فروش رسید.
شرکت «pathescope LTD» در بریتانیا ارائه دهنده این تجهیزات بود و دوربین و پروژکتوری به نام «Pathe’ baby» را طراحی کرد که در سالهای جنگ جهانی برای تهیه فیلمهای خانگی، افراد زیادی را به خود جذب کردند. در ساختمان این دستگاه، یک فیلتر رنگی وجود داشت که از پنج رنگ تشکیل شده بود. این فیلتر به صورت چرخشی کار میکرد و با آن میتوانستند تصویر را از حالت سیاه و سفید خارج کنند و با رنگ سبز، زرد، صورتی، نارنجی یا فیروزهای نمایش دهند.
از ایرادات pathe’ babyها، با روی کار آمدن 8 میلی متریها، این فرمت تا حد زیادی کنار گذاشته شد. pathescope برای اینکه در این رقابت به جایگاه قبلیاش برگردد، پروژکتوری به نام پرنسس را معرفی کرد اما چندان موفق نبود. در نهایت این کمپانی در سال 1960 منحل شد.
8 میلیمتریها
دستگاه های پروژکتور 8mm بر اساس نوع فیلمی که در آن ها به کار میرود به دو دستۀ عادی (استاندارد) و سوپر تقسیم میشوند. تا قبل از 16 میلیمتریها فیلمسازی فقط در حیطۀ کمپانی های ساخت فیلم اتفاق میافتاد. بعد از آن 9.5 میلی مترها به طور اختصاصی برای فیلمسازی خانگی طراحی شدند اما خیلی زود کنار رفتند.
در نهایت این 8 میلی متریها بودند که توانستند فیلمسازی آماتور و خانگی را در سطح گستردهای رواج دهند. کمپانیهایی از حمله بل اند هاول (Bell & Howell)، آگفا (Agfa)، بولکس (Bolex)، المو (Elmo) و … از تولیدکنندگان معروف 8 میلیمتریها هستند.
سرنوشت دستگاه های آپارات
در عصر دیجیتال، فرایند پردازش فیلم ها متفاوت شده و تغییراتی اساسی در این حیطه بوجود آمده؛ به طوری که دیگر به لابراتوارهای ظهور فیلم نیازی نیست و دلواپسی استهلاک دستگاههای آپارات، بیمعنی شده. امروزه برای حفظ آثار و فیلمهای تولید شده با قالب های آنالوگ، تمامی آثار به جا مانده را به حالت دیجیتالی تبدیل و نگهداری میکنند تا از بین نروند.
دستگاههای آپارات قدیمی، دیگر به کالاهای آنتیک و نوستالژی تبدیل شدهاند و غالباً در موزهها به نمایش گذاشته میشوند. ارزش این تجهیزات، علاوه بر حنبۀ فرهنگی و تاریخی، مادی هم بود؛ به طوری که کلکسیونداران به خرید و فروش آنها در حراجهای ملی و بینالمللی علاقه نشان میدهند.