مرجع کامل آشنایی با حلقه فیلم های پروژکتور (آپارات)

سینما صنعتی است که پا به پای فناوری پیش میرود و روز به روز به جذابیتهایش افزوده میشود. در این عصر که ردپای تکنولوژی همه جا حضور دارد، شاید دیدن یک تصویر در قاب تلویزیون یا روی پرده سینما خیلی عجیب و غیر قابل درک نباشد؛ اما اگر یکی دو دهه قبل را تصور کنیم همه چیز تغییر میکند. پیشینه انعکاس تصاویر متحرک با تاریخ زندگی بشر برابر است؛ اما به جرئت میتوان گفت در دنیای فیلمسازی همه چیز بعد از تولید حلقه فیلم های پروژکتور (آپارات) جدی شد و همین بود که افراد زیادی تحت تاثیر جادوی سینما پا به این عرصه گذاشتند.
کمپانیهای پیشگام در تولید فیلم
اگر به فیلمهای قدیمی تاریخ سینما نگاهی بیندازید، کاملا متوجه کیفیت پایین تصویر و صدای آنها میشوید. حتی سالیان سال بسیاری از فیلمها صامت ضبط میشدند و امکان اضافه کردن صدا روی آنها وجود نداشت. با این حال ما همه دستاوردهای امروزمان را در سینما مدیون تولیدکنندگان همین فیلمهای اولیه هستیم که در اینجا به بعضی از آنها اشاره میکنیم:
- Afga: برندی آلمانی که در عرصه تولید فیلم متحرک پیشگام بود و در سال 1867 فعالیت خود را آغاز کرد.
- Ilford: در سال 1879 آغاز به کار کرد و در سال 2003 اخرین فیلم متحرک خود را روانه بازار کرد. این کمپانی بعد از جنگ جهانی برای ارائه محصولات خود از دو عنوان کنتمر (Kentmere) و هارمن (Harmen) نیز استفاده میکرد.
- Kodak: شناختهترین نام در عرصه تولید نگاتیو است که هنوز هم از تولید فیلمهای آنالوگ دست نکشیده. این برند در سال 1892 در ایالت متحده آمریکا شروع به کار کرد و فیلمهای خود را در سایزهای مختلف چه به صورت سیاه و سفید و چه رنگی عرضه کرد.
- Foma film: در سال 1921 فعالیت خود را در جمهوری چک شروع کرد و با اینکه تمرکزش روی نگاتیوهای عکاسی بود، به تولید فیلمهایی برای تصاویر متحرک هم پرداخت.
- Dupont: کار خود را در سال 1926 در آمریکا با فیلمهای 35 میلی متری شروع کرد
- GAF/ANSCO: تمرکز اصلی این کمپانی آمریکایی روی فیلمهای 35 میلی متری بود و در سال 1929 تاسیس شد.
- Fuji: این شرکت ژاپنی در سال 1934 تاسیس شد و در سال 2013 آخرین فیلم متحرک خود را معرفی کرد.
- ORWO (Original Wolfen): در سال 1964 در آلمان افتتاح شد و شیوه کار کمپانی Afga را پیش گرفت.
قالبهای استاندارد
نوار فیلم ها در عرض های مختلفی تولید می شدند. پهنای استاندارد نوارها 8، 9.5، 16، 35 و 70 میلیمتر بود. هرچه پهنای نوارها بیشتر میشد، وضوح و ابعاد تصویر و کیفیت صدا هم بالاتر میرفت. دستگاههای پروژکتور نیز بر این اساس که قابلیت پخش کدام یک از این فیلم ها را داشتند تقسیم بندی میشدند. طبعا دسته بندی فیلمها بر اساس سایز، از این 5 مورد فراتر میرود اما باقی قالبها به خاطر استاندارد نبودن و ضعفهایی که داشتند حرف چندانی برای گفتن نداشتند و پس از مدتی از صحنه خارج شدند.
فیلمهای 70 میلیمتری
نگاتیوهای 70 میلی متری دنیای سینما را متحول کرد. این نگاتیو توسط تئودور کیس (Theodore case) و ویلیام فاکس (William Fox) تولید شد و اولین اثری که با این آن ساخته شد رگاتا هنلی (Henley Regatta) بود که به احتمال زیاد در سال 1894 تولید شده است.
هر حلقه، از نوار فیلمی به طول 1000 فوت تشکیل شده؛ یعنی دقیقا برابر با حلقههای 35 میلیمتری. اما اندازه اصلی پهنای این فیلمها در اصل 65 میلیمتر است و با اضافه شدن 4 نوار مغناطیسی که شامل 6 آهنگ استریوفونیک است و 5 میلیمتر پهنا دارد، به 70 میلیمتر میرسد و همین در سایز این دو فرمت تفاوت ایجاد میکند. در هر بخش این نگاتیوها 5 سوراخ برای قرار گرفتن در چرخ دندهها قرار دارد و به عبارت دیگر 3.5 برابر سایز استاندارد نوار فیلم های 35mm است و تصویری با ابعاد 2.2:1 را نمایش میدهد.
این قالب به خاطر ابعاد بزرگی که داشت، به شدت مورد توجه قرار گرفت؛ علیالخصوص برای نمایش تصاویر مناظر یا ویدئوهای حماسی استقبال زیادی از آن شد. اما از آنجا که این نگاتیو به پرده نمایش بزرگی نیاز داشت که اکثر شهرها فاقد آن بودند، خیلی زود کنار رفت. البته این تنها دلیل برای کنار گذاشتن آنها نبود. هزینه بالای تهیه این فیلمها، وزن زیاد و نیاز به تجهیزات حمل و نقل مخصوص برای جابهجایی فیلم و پروژکتور 70 میلیمتری هم در این قضیه دخیل بودند.
انواع فیلمهای 70 میلیمتری
«مایک تاد» یکی از سرمایهگذارتن «سینراما» بود که این وسیله از به کار گرفتن سه نگاتیو و پروژکتور 35 میلی متری تشکیل میشد. یعنی همزمان سه فیلم روی پرده نمایش داده میشد و تصویر بزرگتری را ایجاد میکرد (2.6:1). این تلفیق تصاویر قاعدتا مشکلاتی را در زمان پخش بوجود میآورد و کیفیت کار پایین میآمد.
در پی همین مسئله بود که مایک تاد با همکاری شرکت اپتیکال آمریکا، در سال 1955 به سراغ یک دوربین جدید با نگاتیو یکسره 70mm رفت که انقلابی در عرصه تصویر رقم زد؛ چرا که پیش از آن تصاویر در چهارچوب مربعی شکل نمایش داده میشدند و تماشاچی، از دیدن بخش زیادی از قاب و فضای تصویر محروم بود. اما فیلم 70 میلیمتری (Todd-AO) با نسبت 2.2:1، نسل صفحهنمایشهای عریض یا همان واید اسکرین را بوجود آورد. علاوه بر این، سنتشکنی دیگر محصول مایک تاد این بود که به جای 24 فریم، در هر ثانیه 30 فریم را نمایش میداد.
«پاناویژن | panavision» نسل دیگری از 70 میلی متریها را در دو نوع «Super » و «Ultra » معرفی کرد که مطابق الگوی 24 فریم در ثانیه پیش میرفتند. در دوربینی که برای نوع سوپر (1959) بکار میرفت لنز کروی شکل استفاده میشد که تغییری در نسبت تصویر ایجاد نمیکرد و ابعاد آن با محصول تاد تفاوتی نداشت.؛ اما در نوع اولترا، لنز آنافورمیک (1957) قرار میگرفت که ابعاد تصویر را گسترش میداد و به 2.76:1 میرساند. پاناویژن اولترا به بزرگترین قاب سینمایی تبدیل شد. هرچند بعد از آن، برای یک اثر صامت حماسی به نام ناپلئون فیلمی با نسبت 4:1 تولید شد اما همان اثر، به آخرین فیلم نیز تبدیل شد و از رده خارج گشت.
آثار 70 میلیمتری سینمای جهان
هرچه سیستم حمل و نقل و سیستمهای نمایشی پیشرفتهتر شد، توجه دوباره به این فرمت هم افزایش پیدا کرد؛ تا جایی که امروزه آثار زیادی از فیلمسازان معروف بر اساس این قالب ساخته شده است. نمونههایی از این فیلمهای کوتاه یا سینمایی از این قرارند:
آرام جنوبی، جاشوآ لوگان سوم|South Pacific, Joshua logan III, (1958)
کلئوپاترا، جوزف لئو منکیه ویچ| Cleopatra, Joseph Leo Mankiewicz, (1963)
هملت، کنت برانا| Hamlet, Kenneth Branagh (1996)
هشت نفرتانگیز،کوئنتین تارانتینو| The Hateful Eight, Quentin Tarantino (2015)
مرگ بر روی نیل، کنت برانا| Death On The Nile, Kenneth Branagh, (2022)
فیلم های 35 میلیمتری
در سال 1889 ویلیام کندی دیکسون (William Kennedy Dickson) فیلمی با پهنای 35mm تولید کرد که به واسطه دو کمپانی ایستمن کداک و توماس ادیسون وارد بازار شد. در آغاز از آن برای فیلمهای کوتاه و تجربی استفاده میشد. اما به مرور برای ساخت پروژههای سینمایی نیز به سراغ آن رفتند؛ تا جایی در دهه 1910 به اوج محبوبیت رسید و به قالب استاندارد هالیوود تبدیل شد و در سال 1909 به عنوان قالب معیار بینالمللی پذیرفته شد.
بعد از رواج فیلمهای ناطق در دهه 1920، 35mmها بیشتر از قبل مورد استفاده قرار گرفتند چرا که امکان ضبط صوت را همزمان با تصویر فراهم میکردند. به این صورت بود که سی و پنج میلی متری ها تا قبل از روی کار آمدن دنیای دیجیتال، محبوبترین قالب بودند. ایرادی که به این فرمت وارد بود حساسیت و آسیبپذیری سریع آن بود؛ درنتیجه به مراقبت ویژهای نیاز داشت تا بتواند در مدت زمان طولانی، تصویر را با همات کیفیت اولیه ارائه کند.
اهمیت این قالب به قدری زیاد بود که کمپانی کداک آن را مهمترین محصول خود میدانست و هنوز هم پای ثابت تولیدات این کارخانه است. در این نگاتیوها 4 سوراخ در امتداد هر دو لبه وجود دارد و شانزده فریم در هر فوت جا میگیرد.
انواع سیستمهای صوتی
از دهه 90 صداگذاری روی فیلمهای 35، به یک شکل ثابت انجام نمیشود و سه شیوه برای آن وجود دارد. روش اول «دالبی دیجیتال» است که در آن ذخیره صدا در سمت سوراخهای نوار صوتی صورت میگیرد. شیوه بعدی «SDD» است که صدا در دو نوار مجزا در اطراف نگاتیو ضبط میشود و در روش سوم (DTS) صدا را روی یک دیسک مجرا ذخیره میکنند که با استفاده از یک کد زمانی با تصویر تلفیق میشود.
ایمنی بدنه
این نگاتیوها در ابتدا بر پایه نیترات سلولز تولید شدند که به خاطر اشتعالپذیری، استفاده از آن با خطرات زیادی همراه بود. به همین خاطر کمپانی کداک دست به تغییراتی زد و اساس ترکیب آنها را «استات» قرار داد. استات از این جهت که در برابر حرارت مقاوم بود گزینه بسیار ایمنی محسوب میشد؛ اما از آنجا که خیلی زود آسیب میدید و روی آن چروک و خش ایجاد میشد، استقبال چندانی از آن نشد و نگاتیوهای نیتراتی به موقعیت قبلی خودشان برگشتند. این روال تا سال 1950 ادامه داشت و نهایتا در این سال، کداک نسخه دیگری را بر پایه استات تولید کرد که ایرادات آن رفع شده بود بنابراین توانست بازار را دست بگیرد.
انواع فیلمهای 35 میلیمتری
طول هر حلقه فیلم 35 میلیمتری 1000 فوت است و در هر دورر گردش، 11 دقیقه نمایش میدهد. نسبت تصویر در قاب استاندارد 3:2 است و ابعادی معادل 16×22 را ارائه میکند. اما نوع دیگری از آنها با عنوان «Superscope 235» یا همان سوپر 35 نیز وجود داشت که 32% تصویر بیشتری را نشان میدهد و ابعاد آن به 18.66×24.89 میرسد. قابلیت دیگری که که در سوپرها لحاظ شده این است که میتواند خودش را با نسبتهای گوناگون سازگار کند؛ این نسبتها به این ترتیباند:
- 1.33:1
- 1.78:1
- 1.85:1
- 2.2:1
- 2.38:1
آثار سینمایی 35 میلیمتری
همانطور که گفته شد این نگاتیوها به قالب استاندارد جهانی تبدیل شدند و فیلمهای زیادی بر اساس آنها تولید شد. با وارد شدن به عصر دیجیتال انتظار میرفت فرمتهای آنالوگ به طور کلی کنار گذاشته شوند، اما هنوز هم شاهد آثار بسیاری هستیم که با این فیلمها تولید میشوند؛ بنابراین اگر بخواهیم نام تمام آثار سینمایی 35 میلی متری را از زمان روی کار آمدنشان تا به امروز نام ببریم، لیست بلند بالایی خواهیم داشت. به همین خاطر به تعداد محدودی از آثار معروف و شناخته شده اکتفا میکنیم.
- سرقت بزرگ قطار، ادوین پورتر| The Great Train Robbery, Edwin Porter, 1903
- تایتانیک،جیمز کامرون| Titanic, James Cameron, 1997
- پینوکیو| Pinocchio, 1940
- هفت، فینچر|Seven, David Fincher, 1995
- سکوت برهها، جاناتان دمی| The Silence Of Lambs, Jonathan Demme, 1991
- داستان وست ساید، استیون اسپیلبرگ| West Side Story, Steven Spielberg, 2021
حلقه فیلمهای 16 میلیمتری
سال 2023 صدمین سالگرد تولد نوار فیلمهای 16 میلی متری کداک است. تا قبل از آن، صنعت فیلم، کاملا انحصاری بود و برای اکثر افراد مقولهای پیچیده و ناشناخته محسوب میشد اما در سال 1923 فیلمسازی به دنیای جدیدی ورود کرد و امکان تجربه فیلمسازی برای افراد آماتور فراهم شد. در قسمتهای بعد از نقش فیلمهای 8 میلیمتری در عمومی شدن صنعت سینما صحبت میکنیم؛ اما این را باید حتما در نظر بگیریم که چه مسیری طی شد تا همه افراد به 8mmها دسترسی پیدا کنند و بتوانند آنچه در ذهنشان میگذرد را در قالب تصویر نمایش دهند؟
سالهای سال، قالب استاندارد ساخت فیلم، نوارها و پروژکتورهای 35 میلیمتری بود، اما از آنجا که اندازه آنها بسیار بزرگ بود و وزن زیادی داشتند، همیشه در یک مکان ثابت بودند و امکان حمل آنها وجود نداشت. اینجا بود که 16mmها پا به عرصه گذاشتند و با اندازه به نسبت کوچکی که داشتند، زمینه را فراهم کردند تا سینما و فیلمسازی عمومی شود و از انحصار کمپانیهای بزرگ بیرون بیاید.
سال 1923 ایستمن کداک با تولید فیلمهای شانزده میلیمتری تحول زیادی را در فناوری رقم زد و بالطبع گام بزرگی در حوزه فیلمهای متحرک برداشت. شانزده میلی متریها یکی از انواع فیلمهای آنالوگ هستند که ما حتی در این عصر هم هنوز با آنها مواجه میشویم. شاید پروژکتورهای امروزی دیجیتال باشند اما به هرحال ردپای آنالوگها در آنها مشخص است.
کداک در آغاز صرفا روی بازار داخلی تمرکز داشت، اما این محصول آنقدر شگفتی به همراه داشت که خیلی زود به کشورهای مختلفی از دنیا ورود کرد و آنها را با فیلمسازی آماتور آشنا کرد. این محصول کداک به رقیبی سرسخت برای نگاتیوهای 9.5 میلیمتری pathe’ Baby فرانسوی تبدیل شد و در نهایت به خاطر قابلیتهای خاص خود مثل ضبط تصویر رنگی، ضبط صدا و برگشتپذیری آن را از میدان خارج کرد.
مدت زمان پخش هر یک از این فیلمها به اندازه حلقه و طول نوارش بستگی دارد.
پهنای حلقه (inch) | طول نوار (feet) | مدت زمان پخش (min) |
---|---|---|
3 | 50 | 1 |
4 | 100 | 2 |
5 | 200 | 6 |
6 | 300 | 8 |
7 | 400 | 12 |
10.5 | 800 | 25 - 30 |
12 | 1200 | 40 - 45 |
14 | 1600 | 45 - 55 |
16 | 2000 | 60 - 75 |
انواع فیلمهای 16 میلیمتری
این فیلم ها در سه دوره با ویژگیهای مختلف روی کار آمدند. اکثرا بین افراد علاقهمند به این حوزه، دو نوع استاندارد و سوپر جاافتاده و شناخته شده است اما کمتر کسی است که با نوع نسل سوم آنها یعنی اولترا (Ultra) آشنا باشد. مدل اولیه آنها که به همان استاندارد معروف است در هر دو طرف خود حاشیهای داشت و تصویری با نسبت 1.33:1 ارائه میکرد که سایز استاندارد پخش مستندها و نمایشهای خانگی و صنعتی در قالب تلویزیون بود.
«رون اریکسون» سال 1969 نسخه پیشرفتهتری را با عنوان سوپر تولید کرد و با قرار دادن سوراخها در یک طرف و کم کردن فضای حاشیهای سمت دیگر، ابعاد تصویر را عریضتر کرد و به 1.66:1 رساند. سری سوم، در سال 1996 معرفی شد اما مثل سری سوپر مورد استقبال قرار مگرفت و ماندگار نشد. در عصر ما سوپر 16 میلیمتریها همچنان کارایی دارند اما فیلمهای اولترا خیلی زودتر از صحنه خارج شدند. در این فیلمها، با حذف حاشیههای هر دو سمت، نور بیشتری وارد از سوراخها وارد میشد؛ درنتیجه تصویر با ابعاد بزرگتری انعکاس پیدا میکرد.
یکی از مشکلات سری اولترا، تبدیل و کپی کردن نگاتیو ها است؛ چرا که این فرایند به تجهیزات خاصی دارد که کمیاب هستند و در بسیاری از آزمایشگاههای تبدیل عکس و فیلم، پیدا نمیشوند. استفاده از تجهیزات غیر استاندارد هم با ایجاد خط و خش، انها را غیر قابل مصرف میکند.
ویژگیهای نگاتیو 16 میلیمتری در مقایسه با 35 میلیمتری
از آنجا که هدف کمپانی کداک از تولید این دو قالب یکسان نبود، طبیعی بود که در ظاهر، ترکیبات و نحوه استفاده با یکدیگر متفاوت باشند. با ایجاد این تغییرات و تفاوت ها بود که 16mmها در زمان خودشان به یک نمونه محبوب و پرطرفدار تبدیل شدند.
ویژگیهای ظاهری
همانطور که اشاره شد بارزترین ویژگی شانزده میلیمتریها، ابعاد و وزن آن بود که در مقایسه با 35 میلیمتریها کاهش چشمگیری پیدا کرده بود و فرایند فیلمسازی را برای عامه مردم راحتتر کرده بود. اختلاف ظاهری دیگر این بود که سوراخهای حاشیهای سی و پنچ میلیمتریها، همیشه در هر دو طرف نوار قرار میگرفتند؛ اما نوارهای شانزده میلیمتری میتوانستند در یک یا هر دو طرف خود این سوراخها را داشته باشند.
کاربرد
کوچک شدن ابعاد و اندازه، قابلیت حمل و جابجایی را در پی داشت و به همین ترتیب در حوزههای مختلف مورد استفاده قرار گرفت و به عنوان یک فناوری چندمنظوره شناخته شوند. این درحالی بود که کاربرد 35 میلیمتریها بسیار محدود و منحصر به افراد و کمپانیهای خاص بود.
امکان اشتعال
اما علاوه بر تغییر ابعاد و اندازه، یک تغییر دیگر نیز در آنها لحاظ شد که شاید بتوانیم از آن به عنوان مهمترین تحول در حیطه سینما و فیلمسازی یاد کنیم. پیش از این، روی پایهای از جنس نیترات تولید میشدند که مقاومتی در برابر حرارت نداشت و آتش میگرفتند. کمپانی کداک در سری شانزده میلیمتری خود به جای نیترات، از مواد دیگری مثل «استات» و «پلی استر» استفاده کرد که غیرقابل اشتعال بودند؛ درنتیجه فیلمها دیگر در خطر از سوختن نبودند و آپاراتچیها و سایر افراد هم آسیب نمیدیدند.
هزینه مقرون به صرفه
فیلمهای 16 میلیمتری در اصل از تقسیم یک نوار 32 میلیمتری به دو بخش ایجاد میشدند که قابلیت برگشتپذیری داشتند. همین مسئله، علاوه بر اینکه کار کردن با آن را راحتتر میکرد در قیمتش هم تاثیر میگذاشت. این فیلمها در قیاس با نسل قبلی خود به شکل محسوسی مقرون بصرفه بودند و هزینه آنها ⅓ پایینتر بود و حتی امکان اجاره آنها هم وجود داشت.
ضبط صدا
نگاتیوهایی که در دو طرف آنها سوراخهای حاشیهای قرار داشت، عموما بیصدا بودند؛ اما در نسخههای سوپر و اولترا، فضایی برای نوار صوتی لحاظ شده.
برای این نوارها قابلیت ضبط صوت، دو حالت دارد. حالت اول مربوط به نوار صوتی نوری است که به صورت استاندارد روی فیلم قرار دارد. حالت دوم اما مربوط به نوارهای مغناطیسی است که میتواند جداگانه ضبط شود و در نهایت به حاشیه نوار متصل گردد.
آسیبپذیری
در همه مواردی که گفته شد، شانزده میلی متریها ورژن بهتری را در مقایسه با 35 میلی متریها ارائه داده بودند اما نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که شکنندگی سلولوئید بکار رفته در نگاتیوهای 16، باعث میشود این حلقهها در برابر استفاده زیاد، آسیب ببیند و راحتتر خش و کثیفی را نشان دهند؛ بنابراین نیازمند نگهداری دقیقتری هستند. شاید این تنها عیب شانزده میلی متری ها در مقایسه نسل قبلیشان باشد.
کاربرد 16 میلیمتریها در حوزههای مختلف
قیمت ارزان، سبکی، اندازه کوچک، کیفیت و ابعاد مناسب تصویر و همچنین قابلیت ضبط صدا از جمله مزایایی بودند که باعث گسترش استفاده از آپاراتهای 16 میلیمتری شدند. این کارایی به حوزه سینما ختم نشد و در زمینههای مختف میتوانیم نقش برجسته آنها را ببینیم. به نوعی میتوانیم بگوییم این فرمت برای ژانرهای غیر داستانی به اولویت تبدیل شد. اگر این فیلمها تولید نمیشدند، خیلی از زمینههای علمی و هنری در مرحله امروزیشان نبودند و پیشرفت نمیکردند.
مستند سازی و ثبت وقایع
به جرئت میتوان گفت مستند نگاری با روی کار آمدن 16mmها شکل گرفت؛ قابل حمل بودن این آپاراتها زمینه را فراهم کرد تا افراد آنها را به نقاط دور و نزدیک حمل کنند و گزارشهای متنوعی از موضوعات مختلف تهیه کنند. علاوه بر این، مراکز هنری، آموزشی، علمی، پزشکی و … هم به شدت از این قالب استفاده کردند.
یکی از سبکهای رایج مستند سازی، « Fly on the wall» یا همان «مگس روی دیوار» است که به مستندهای رصد کننده معروفند. علت این نامگذاری عجیب این است که در این شیوه، فرد مستندساز سعی میکند فاصله خود را با سوژهها به خوبی حفظ کند و همه چیز را مثل یک مگس از دور در نظر بگیرد تا همه چیز، در طبیعیترین حالت ممکن خود ثبت شود. 16mmها قالبی بودند که این روش را ممکن کردند و پیشگام مستندهای امروزیای شدند که با دوربینهای دیجیتال تولید میشوند.
انتشار اخبار
خبرگزاری بیبیسی (BBC) نقش قابل ملاحظهای ایفا کرد تا استفاده از این قالب در رسانههای جهانی رواج پیدا کند؛ در نتیجه اخبار دنیا از این طریق و به کمک تلویزیون به خانهها ورود کرد. یکی از اثرات بارز این اتفاق، خودش را در جنگ 1955 ویتنام نشان داد. گزارشهایی که از این جنگ به دست مردم میرسید به شدت احساسات آنها را جریحهدار کرد و بالتبع بر روند جنگ هم تاثیر گذاشت.
آموزش و تعلیم
علاوه بر مواردی که ذکر شد این فیلمها در گالریها و مراکز درمانی یا سیاسی کاربرد داشتند و همچنین برای محتواهای آموزشی در مدارس، کلیساها، و … بکار میرفتند تا با استفاده از منابع بصری، بیشتر بتوانند مخاطب را جذب کنند و تعلیم دهند. با وجود زمان زیادی که گذشته هنوز هم از این قالب در زمینههای آموزشی استفاده میشود.
امروزه اینترنت به خاطر همهگیری و هدفمندی فعالتهای مجازی، بیشترین سهم را در انتقال اخبار و اطلاعات دارد و به عبارتی تصاویر متحرک، دنیای ما را فرا گرفته. اگر به عقب نگاه کنیم میبینیم فیلمهای شانزده میلیمتری در زمان خودشان نقش مشابهی داشتند و حتی میشود گفت در زمینهسازی عصر دیجیتال، نقش پررنگی ایفا کردند.
کتابخانه ها
نقش این فیلمها آنقدر حیاتی و مفید بود که کتابخانههای در راستای حفظ و نگهداری از آنها ایجاد شدند. کتابخانهها با دقت تمام، حلقههای نگاتیو را در دما و رطوبتی استاندارد نگه میداشتند و مراکز مختلف علمی و آموزشی، برای استفاده از ویدئوهای مدنظر به این کتابخانهها مراجعه میکردند. حسن دیگری که این نگاتیوها داشتند این بود که محتوای فیلمهای 35 میلی متری نیز در این قالب کپی شدند و به واسطه همین کتابخانهها در اختیار مراکز مختلف قرار گرفتند. بسیاری از این فیلمها هنوز هم قابل نمایش هستند و علیرغم کیفیت پایینی که دارند، با ایجاد حس نوستالژی در مخاطب، طرفداران خود را حفظ کردهاند.
معرفی کتابها
کتابخانههای تخصصی، علاوه بر اینکه مرکز نگهداری فیلمها هستند، کتابهای نوشته شده در این حوزه را هم در اختیار دارند که اطلاعات مختلفی را در این حوزه به علاقهمندان، منتقل میکنند. نمونههایی از این عناوین که در ارتباط با نحوه استفاده از نگاتیوهای 16 میلیمتری تالیف شدهاند:
- گزیدهای بر کتابهای فیلمبرداری 16 میلیمتری| دنیس دیویس (A Selection On Books On 16mm Filming| Denys Davis )
- دستور کار فیلمبرداری| رابرت بیتمن (Structure Of Filming| Robert Bateman)
- تصاویر متحرک صدادار 16mm| ویلیام اچ آفنهاوزر (16mm Sound Motion Pictures| William H. Offenhauser)
- کتاب کامل فیلمسازی آماتور| فیلیپ گروست (The Complete Book Of Amateur Film Making| Philip Grosset)
نمونه آثار 16 میلیمتری
همانطور که قبلا هم اشاره کردیم، فیلمهای 16 میلیمتری با سایز مناسبی برای برنامههای تلویزیونی ساخته شدند و در رسانههای معتبری مثل BBC جای نگاتیوهای 35 میلی متری را گرفتند. یکی دیگر از برنامههای تلویزیونی که از این قالب استفاده کرد «Hallmark Hall Of Frame» آمریکایی بود که از ترکیب مینیسریال و تلهفیلم ساخته میشد. این برنامه پرمخاطب در سال 1954 به سراغ تصاویر رنگی رفت و از قبل هم پرطرفدارتر شد.
سریال «زندگی روی زمین | Life On Earth (1979)» و «باری دیگر برایدزهد | (1981)Brideshead Revisited» با این فورمت ساخته شدهاند. کمپانی دیزنی هم در دورهای برای رفع مشکلات مالی هود به سراغ ساخت فیلمهای آموزشی کوتاه و تیزرهای تبلیغاتی رفت و برای این کار از فرمت 16 میلی متری استفاده کرد.
از این قالب در آثار سینمایی هم به وفور استفاده میشد و حتی در حال حاضر هم کارایی دارد. تعدادی از این آثار از این قرارند:
- سایهها | Shadows (1958)
- کشتار با اره برقی در تگزاس | The Texas Chainsaw Massacre (1974)
- آلیس در شهرها | Alice In The Cities (1974)
- کارمندان | Clerks (1994)
- ترک لاس وگاس | Leaving Las Vegas (1995)
- قوی سیاه | Black swan (2010)
در بین فیلمهای سینمایی شناخته شده ایران هم میتوانیم به «یه حبه قند» رضا میرکریمی اشاره کرد که بر پایه فیلمهای سوپر 16 میلیمتری ساخته شده است.
فیلمهای 9.5 میلیمتری
کمپانی فرانسوی «’Pathe» برای اولین بار فیلمهایی با پهنای 9.5 میلیمتر عرضه کرد که بین فیلمسازان آماتور مخاطبان زیادی پیدا کرد. هدف این کمپانی، امکان ارائه فیلم های تجاری در قالب سینمای خانگی بود و اولین نمونههای آن صامت است و در اصل نسخههایی کوتاه شده از آثار بلند است. با این حال آنها هم مثل هر محصول، مزایا و معایبی داشتند که نمیشود آنها را نادیده گرفت.
مزایا
این نوارها برخلاف نوارهای 8، 16، 35 و 70 سوراخهایی در طرفین خود نداشتند و در هر فریم، تنها یک سوراخ در مرکز قرار داشت. این ویژگی منحصر به فرد باعث شد تصویر در فضای بزرگتری منعکس شود و نسبت تصویر آن به 1:1 برسد.
برخلاف تصور اکثریت، استفاده از 9.5mmها به پایان نرسیده و هنوز هم اخیلی از کسانی که طرفدار دنیای آنالوگ هستند از آنها استفاده میکنند. در همان دوره هم کیفیت و قیمت مناسبی که داشتند محبوبیت زیادی را برایشان رقم زد. کیفیت تصاویر به نحوی بود که هنوز هم فیلم های ضبط شده در دهه 1920 قابل پخشاند. به طور کلی میتوان آنها را از حیث قیمت، پایینتر از 16 و از حیث کیفیت بالاتر از 8mmها دانست.
ویژگی دیگر، برشهایی است که در 9.5mmها به کار رفته و قابلیت ویژهای به نمایش آثار مختلف اضافه کرده. برای مثال بعد از فریمی که به نمایش عنوان فیلم مربوط میشد برشی وجود داشت تا با ایجاد وقفه، تماشاگر فرصت کافی برای خواندن آن داشته باشد. از دهه 1930 قابلیت صوتی در دو شکل به این فرمت اضافه شد. نوارهای صوتی نوری کیفیت خیلی خوبی داشتند که برای کارهای حرفهای از آنها استفاده میکردند. همچنین نوارهای مغناطیسی هم وجود داشتند که کیفیت ایدهآلی را ارائه نمیکردند اما با توجه به قیمت پایینشان، گزینه پرطرفداری بین فیلمسازان کمتجربه محسوب میشدند.
معایب
همانطور که سوراخ وسط نوار، قابلیتهای خاصی به این فرمت اضافه کرد مشکلاتی را هم رقم زد. به عبارت دیگر شاید تنها ایرادی که به این قالب وارد است مربوط به همین مسئله باشد. قرار گرفتن سوراخ در حاشیه نوار به آپاراتچی این امکان را میداد که از قسمت خروجی پروژکتور بتواند به آنها تسلط داشته باشد؛ اما حذف شدن سوراخ از حاشیه با این کنترل و تسلط مغایرت داشت. از طرف دیگر در اوایل روی کار آمدن این فرمت، استفاده از پروژکتورهای ارزان و بیکیفیت و پردازش پیوسته، قطر این حفرهها را افزیش میداد و آسیب زیادی به فیلم وارد میکرد.
نمونه آثار
همانطور که گفته شد کیفیت قابل قبولی که این فرمت ارائه میکرد، باعث شده ما به تعداد زیادی از آثار 9.5 mm دسترسی داشته باشیم؛ زیرا بسیاری از فیلمهای سینمای قبل از 1920 از بین رفتهاند و اگر بخشهایی از آن روی این فرمت ذخیره نمیشد، ما امروز با بخش زیادی از آثار اولیه در حوزه سینما آشنا نمیشدیم. در این قسمت به ذکر تعداد محدودی از این فیلمها اشاره میکنیم:
- بخشی از فیلم بلند دوریت کوچولو (Little Dorritt)،18 دقیقه، 1920
- فیلم کوتاه ساعت زنگدار (The Alarm Clock)، 1921
- فیلم صامت جدال برای ماترهورن (Struggle for the Matterhorn)، 36 دقیقه، 1928
- فیلمسازی اولیه در کمپ ولز (Early Film Making At Welsh Camp)، 7 دقیقه، 1929
فیلم های 8 میلیمتری
فیلم های 8mm برای اولین بار در کمپانی کداک و در زمان رکود بزرگ اقتصادی قبل از جنگ جهانی دوم تولید شد و در سال 1932 با ورود به بازار در دسترس افراد عادی قرار گرفت. پیش از سال 1932 این فیلم ها به تعداد محدود در اختیار کمپانیهای فیلمسازی بودند. از این زمان بود که ساخت فیلم های کوتاه خانگی به اوج رسید. این فیلم ها که اکثراً صامت بودند، از سری عکس های پشت سر هم با تغییراتی جزئی تشکیل میشدند و با نمایش سریع آنها روی پرده، متحرک به نظر میرسیدند.فیلم های 8 میلیمتری در دو نوع عادی (استاندارد) و سوپر ارائه میشدند.
تفاوت فیلم های mm8 عادی و سوپر
فیلم های 8mm از تقسیم شدن یک فیلم 16mm به دو بخش بوجود آمدند؛ به همین خاطر به آن دابل 8 (double 8) هم میگویند. این امر، تحول شگرفی در صنعت فیلم ایجاد کرد. فیلم های 8mm از آنجا که ارزان قیمت بودند، بارگیری کارتریجشان دشوار نبود و به طورر کلی، کار کردن با آنها پیچیدگی چندانی نداشت خیلی زود رواج پیدا کردند. تنها سختی کار اینجا بود که برای ضبط فیلم باید از هر دو لبۀ آن استفاده میشد؛ پس لازم بود قرقرۀ فیلم در نیمۀ فیلمبرداری چرخانده شود. این فیلم ها در مقایسه با 16mm ها مدت زمان بیشتری را میتوانستند ضبط کنند، تعداد حلقه های حاشیهای بیشتری داشتند و فضای کمتری را احاطه میکردند؛ درنتیجه قابل حمل بودند.
در سال 1965 سوپر 8ها روی کار آمدند. آنها در مقایسه با فیلم های عادی کیفیت تصویر بالاتری ارائه میکردند و سوراخهای حاشیهای آن ها کوچکتر از مدل های استاندارد بود. اندازۀ فریم در فیلم های سوپر با اختلافی جزئی از فیلمهای عادی بزرگتر بود. ابعاد فریم در سوپر هشت ها 508 × 401 و در فیلم های عادی 405 × 303 میلیمتر بود. علاوه بر اینها فیلم های سوپر قابلیت اضافه کردن صدا را هم داشتند؛ یعنی یک نوار صوتی نازک به یکی از لبههای آن متصل میشد. البته این قابلیت در فیلم های استاندارد هم وجود داشت؛ اما از آنجا که کیفیت صوت چندان بالا نبود اصولاً از این ویژگی استفاده نمیکردند.
اندازۀ حلقه فیلم های 8mm
یکی از عواملی که حلقۀ فیلم ها را از همدیگر متمایز میکرد طول نوار هر فیلم بود. محدودیت زمانی هر فیلم هم به همین مسئله بستگی داشت. انواع سایز فیلم ها به این صورت هستند:
پهنای حلقه (INCH) | طول نوار (FEET) | مدت زمان پخش (MIN) |
3 | 50 | 2 - 3 |
4 | 100 | 5 - 6 |
5 | 200 | 12 - 14 |
6 | 300 | 19 - 22 |
7 | 400 | 26 - 29 |
8 میلیمتری های سینمای جهان
اگر به تاریخ سینمای جهان نگاه کنیم با نمونه های زیادی مواجه میشویم که با حلقه فیلم های 8mm ساخته شدهاند و برخی از آنها حتی در بین ایرانیها هم بسیار پرطرفدار و شناخته شده است؛ از جمله:
- آثاری از «هارولد لویی» مثل Grandma’s boy| پسر مامان بزرگ (1922) ، girl shy| خجالتی (1924) و Speedy| اسپیدی (1928).
- آثاری از «چارلی چاپلین» مثل The gold rush| جویندگان طلا (1925) و Tillie’s punctured love| عشق جریحهدار شدۀ تیلی (1914).
- آثاری از «استن لورل» و «الیور هاردی» مثل Way out west| به سوی مغرب (1937).
8 میلیمتری های ایران
در دهۀ 50 و 60، ساخت فیلم کوتاه بسیار رونق گرفت و همین مسئله، زمینهساز ظهور جشنوارههای فیلم 8mm شد. ناصر غلامرضایی، اولین جشنوارۀ فیلم هشت میلی متری را در خرمآباد برگزار کرد. در این جشنواره، فیلمهایی از جمله «زیر طاق های کاهگلی»، «آن مرد اسب دارد» و «دختر بس نمیخواست تنها باشد» به نمایش درآمد.
شرایط نگهداری و ذخیره فیلمها
نگهداری از فیلمها با توجه به سایز و جنسی که دارند شرایط خاصی دارد. مهمترین فاکتورها دارای زمینه دما، رطوبت ، نحوه پیچیدن و قرار دادن حلقهها روی همدیگر است که هر کدام را جداگانه توضیح میدهیم.
کنترل دما و رطوبت
دمای مطلوب برای فیلمهای مدرن و پلیاستر سیاه و سفید، 65 درجه فارنهایت (18.33 درجه سانتیگراد) و برای فیلم های سیاه سفیدی که بر پایه استات هستند، 35 درحه فارنهایت (-16.11 درجه سانتیگراد) است. فیلمهایی که رنگی هستند به طور کل در دمای 25 یا 35 درجه فارنهایت (-3.89 یا -16.11 درجه سانتیگراد) نگهداری میشوند.
همچنین رطوبت کافی برای نگهداری همه فیلمها 35% ± 5% است. نگهداری از این حلقهها در محیطهایی که رطوبت و دمای استانداردی ندارند – مثل انباری و اتاقک زیر شیروانی- امکان رشد کپک یا جانوران و حشرات موذی وجود دارد که باعث آسیب دیدن فیلمها میشود.
نوع قرقره، هسته و ظرفها
نکته دیگر که باید حتما به آن توجه کرد شیوه رول کردن نگاتیوهاست. برای 8mmها که جابجایی آنها زحمت خاصی ندارد، استفاده از قرقره بسیار معقول و کاربردی است. در فیلمهایی که سایز بزرگتری دارند؛ مانند 16، 35 و 70 میلیمتریها به جای قرقره از هستههای پلیپروپیلن خنثی (نوع خاصی از پلاستیک) استفاده میشود.
علاوه بر مواردی که گفته شد، آنها را در ظرفهای پلیپروپیلن خنثی قرار میدهند تا از ورود فشار زیاد، جریان هوا و گرد و غبار جلوگیری کند. ظروف و قرقرههای فلزی اصلا گزینه مناسبی نیستند؛ چراکه احتمال زنگ زدن آنها بسیارر زیاد است؛ درنتیجه طی گذشت زمان به فیلمها آسیب وارد میکنند.
چیدمان حلقهها
مسئله دیگری که رعایت ان ضروری است نحوه چیدمان حلقهها است. قرار دادن آنها روی همدیگر حتما باید به صورت افقی باشد تا فشار به طور یکسان پخش شود و هسته یا قرقره دچار شکستگی نشوند و نوار نگاتیوها تاب برندارد.
جمع بندی
فیلم های آنالوگ آپارات در سایزهای مختلف تولید شدند و به مرور در طیف وسیعی از آنها از نظر سایز و کیفیت و وضوح تصویر وارد بازار شد. از آنجا که فیلمهای اولیه و تجهیزاتشان بزرگ و غیر قابل خمل بودند صرفا توسط کمپانیهای فیلمسازی استفاده میشدند؛ اما شگفتی سینما اینجا متوقف نشد و با تولید فیلمهای کوچکتر، فیلمسازی خانگی رونق گرفت.
در حال حاضر که فیلمسازی با ابزارهای دیجیتال فراگیر شده کمتر کسی به سراغ آپاراتها و فیلم آنها میرود؛ اما این کالاها همچنان از ارزش خاصی برخوردارند و در موزهها، کتابخانهها یا کلکسیونهای شخصی در شرایطی خاص نگهداری میشوند. علاوه بر این بسیاری از آثار آنالوگ به فایلهای دیجیتال تبدیل میشوند تا همیشه برای ما و نسلهای بعد باقی بمانند.